تا دل اندر نظر آورده نگار عجبی ز اشک خونین برخم کرده نگار عجبی کرده از خون شهیدان کف سیمین گلرنگ بسته تهمت بحنا حیله شعار عجبی سر سیر چمنم نیست چه در حسن تراست ز ریاحین و گل و سبزه بهار عجبی بازوی حسن تو نازم که ز چشم و ابروت بکمندی عجب افکنده شکار عجبی گشت بیماری دل به که برآورد آن سرو از زنخ سیب، ز پستان دو انار عجبی طعمه لخت دل و جا کنج قفس شربم خون دارم ازدایرهٔ چرخ مدار عجبی سخن از دوزخ و فردوس باسرار مگوی وصل و هجرش بودم جنت و نار عجبی ملا هادی سبزواری : غزلیات : غزل شماره ۱۶۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/605170