بهار آمد و سبزه نو شد به جوها عروسان بستان گشادند روها گل کوزه بر شاخ می گوید اینک که کوزه ز ما و ز مستان سبوها چو گشت آبها شیشه گر گفت بلبل قواریر من فضت قدروها نگوید ز آزادگی هیچ سوسن چو بلبل ز مستی کند گفت و گوها ازین پس پیاله به کف خوبرویان خرامنده بینی به لبهای جوها به هر شاخ غنچه دهن باز کرده ز خوبان فرو می خورد آرزوها معطر ازان می کند گل چمن را کش از نظم خسرو ذخیره ست بوها امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/60681