از آن می شفقی رنگ یک دو جامم ده دمی خلاصی از این قید ننگ و نامم ده دوام دور فلک بین و بی‌وفایی عمر بیا و یک دو سه دوری علی الدوامم ده ز دور صبح ازل تا دوام شام ابد علی الدوام شب و روز و صبح و شامم ده از آن می‌ای که کسب کند ماه و مهر نور از او به روز روشن و هم در شب ظلامم ده اگرچه از نگه چشم مست مخمورت مدام مست و خرابم تو هم مدامم ده نه بیم از عسس و نی ز شحنه‌ام خوف است بیار باده و در بزم خاص و عامم ده اگرچه باده حرام است و مال وقف حلال من این حلال نخواهم از آن حرامم ده من خراب کجا و نماز و روزه کجا سحر صراحی می در مه صیامم ده ز داغ دل دگر از عشق غم فزایم کن ز درد سر دگر از عقل ناتمامم ده شب است و وجه میم نیست لطفی کن به رسم نذر و تصدق چو نیست وامم ده وحدت کرمانشاهی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شماره 52 گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/607062