خطی از لعل جانان می برآید که دود از روزن جان می برآید سر زلفش بنفشه دسته بسته ز اطراف گلستان می برآید برآمد ماه تابان در شب اینجا شبی از ماه تابان می برآید ز کافور تو سنبل می زند سر ز یاقوت تو ریحان می برآید مسلمانان، نگهدارید خود را که کفر کج ز ایمان می برآید دل خسرو در آن زلف است دانم از آن خاطر پریشان می برآید امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۶۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/61150