فریاد، ز غمزه تو فریاد کز وی شغبی به عالم افتاد فریاد رسی که رفت بر چرخ ما را ز کرشمه تو فریاد تو مردم چشم ما و ما را بر گوشه دل نیاوردی یاد دریاب مرا که آهم از غم چون صور صدای حشر درداد گر واسطه وصال نبود آن کیست که نیست با غمت شاد؟ امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۵۸۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/61168