گویی درخت های "سیاهکل" ، تا دشت و شهر ریشه دوانده ست که غرش سلاح و جوشش خون شهید هر دو فزونی می گیرد بذری که "کوچک" و "عمو اوغلی" پاشیدند اکنون نهال می شود اکنون نهال ها ... بنگر که کوه و شعر شباشب آذین می گردد با قامتِ بلند بپا خاستگان ... واخوردگان گفتند یاوه : - "جانی ِ جبّار با صد هزار گزمه و خنجر مسلح است جز صبر و انتظار ، رهی نیست" امّا ، ای همچون من به کار ، تو ای بیدار ! بر بام شب بایست ، نظر کن : دریایی از درخت سترگ و مسلح است کاینک به سوی "مَکبث" می آید ... خسرو گلسرخی : افزوده ای بر جنگلی ها گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/613038