در زیر پلکِ خیس ِ جنگل ، در سبزهای سبز ِ جنگل ، "کوچک" ، چوپان ِ تنهایی ست که هر غروب در نِی ، فریاد ِ جنگلی ها را سر ریز می کند ... جنگل صدای گمشدگی ست ، جنگل ، صمیم ِ وحدتِ ماست و چشم های کوچک باور نمی کند ... اینک صدای او در پیچ و تاب سرد سیاهکل گل می دهد . در زیر پلک های خیس جنگل ، در سبزهای سبز شمالی ام کوچک ، یک نام یا صداست ... آواره ی غم نشین هر عصر می نوازد آهنگِ کهنه را و با صدای نی لبکش آنها برادرانم گل های هرزه را با خون ِ پاک خود تطهیر می کنند ... خسرو گلسرخی : در سبزهای سبز ... گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/613047