کسی که عشق نورزد سیاه دل باشد
چو سر ز خاک لحد بر زند، خجل باشد
کسی که سر ننهد در رهش، چه سر دارد؟
دلی که جان ندهد در غمش، چه دل باشد؟
هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق
هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد
ز هجر سلسله شوق منقطع نشود
مرا که رشته جان با تو متصل باشد
اگر به تیغ جدایی مرا نخواهد کشت
بهل که تا بکشد کو ز من بحل باشد
امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۹۱۰
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/61492