سپیده دم که جهانی ز خواب برخیزد نقاب شب ز رخ آفتاب برخیزد ز باد صبح که بر اوج آسمان گذرد ز روی شاهد مشرق نقاب برخیزد رود به راه رهاوی رباب مطرب صبح حریف خفته ز بانگ رباب برخیزد خوش آن کسی که نشیند به باده وقت سحر نماز خفتن مست و خراب برخیزد به روی دریا گنبد کنان رود چو سحاب کسی که از سر می چون حباب برخیزد کجاست ساقی بیدار بخت و خواب آلود؟ که بهر دادن جام شراب برخیزد غلام نرگس مستم که بامداد پگاه قدح به دست گرفته ز خواب برخیزد به آفتاب بگویید بر نیاید تا ز خواب خوش ملک کامیاب برخیزد کجاست خسرو شب زنده داشته که به صبح؟ به دست کرده دلی چون کباب برخیزد امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۲۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/61507