کسی که دیدن آن ترک باده نوش رود به پای آید و چون بیندش به دوش رود تبارک الله ازان رو که بهره خواهد برد چو هم ز دیدن او آدمی ز هوش رود گر آن حریف رود سوی قبله، صوفی را گلیم زهد به دکان می فروش رود ز بس که بیهشم از وی چو چشم پاک کنم به سوی چشم برم دست و سوی گوش رود خراش سینه همسایه شد خروش دلم کسی مباد که در گوشش این خروش رود صلای عیش همی آیدم ز یاران، لیک دلم نماند که سوی نشاط و نوش رود طریق سرو قباپوش دید تا خسرو دلش نخواست که بر سرو سبزپوش رود امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۵۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/61634