من آن ترک طناز را می شناسم من آن شوخ بدساز را می شناسم مبینید تا می توانید در وی که من آن سرانداز را می شناسم نبینم به سویش ز بیم دو چشمش که آن هر دو غماز را می شناسم شبم تازه شد جان به دشنام مستی تو بودی، من آواز را می شناسم ز من پرس ذوق سخنهای خسرو که من آن ره ساز را می شناسم امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۸۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/62063