در خون منم، ای صنم، نشسته وز عشق تو در الم نشسته مانند تو دلبری به خوبی در ملکت حسن کم نشسته آن ابروی شوخ دلربایت بگرفته دل و به خم نشسته هر کس به مقام و منزل خویش در کوی تو چون سگم نشسته ای صوفی بی صفا به محراب چون مردم بی ندم نشسته خسرو به حریم عشق فارغ از زمزم و از حرم نشسته امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۱۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/62293