ای آمده جان هر شکسته می ده ز شکسته بر شکسته نشکسته ام از تو هیچ عهدی؟ ای عهد ببسته بر شکسته! کم کرده درست هیچ عاشق وصفی ز لبت، مگر شکسته گل خنده لعل شکرینت قدر گل و گل شکر شکسته تا طوق سگ تو سازد ایام عشاق ترا کمر شکسته نشکسته به هیچ زر ز تو کس الا که به روی زر شکسته دریاب که خسرو از هویت مانده ست چو مرغ پر شکسته امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/62297