به بزم خودم گرچه راهی ندادی ز باغ وصالم گیاهی ندادی سلامی ز رافت پیامی ز زحمت به سالی نگفتی به ماهی ندادی هنوزت ز جان و ز دل دوست دارم گرم ارزش پرّ کاهی ندادی تو ای عشق، ای چشمه ی آرزوها به من غیر اشکی و آهی ندادی مرا یک نفس بهره ای بخت گریان ز لبخند وحشی‌نگاهی ندادی جهانا نه بر من که بر مقبلان هم درین عرصه آرام‌گاهی ندادی پژمان بختیاری : دیوان اشعار : بخت گریان گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/623508