تا فراقت تاخت بر من بارگی ساختم با محنت و آوارگی دل ز ما بردی، زهی جان پروری خون ما خوردی، خهی غمخوارگی چار و ناچارت چو ما فرمان بریم چاره ما ساز در بیچارگی چون عنان صبر بردی از کفم یک زمان در کش عنان بارگی وارهان یکدم از این بیداد و غم زانکه شد بیداد غم یکبارگی امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۸۶۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/62447