کارها این مشکل است این کارها زارها باید دل خود زارها تا زمین دل نگردد لایقش کی برآید از گلی گلزار ها دل ز دستم رفت جانم شد خراب تار زلفش چونکه دیدم مارها بر مراد کس نه گردد هیچ چیز تاچه سازند عاشقان بیچارها یار باید جان فدا خود کرد نیست غیر جان دادن ندیدم چار ها سلطان باهو : غزلیات : غزل ۲۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/625020