سوگند به خالی ز رخت گشته پدید سوگند به خطی که به گردش بدمید سوگند به آن قامت چون سرو چمن کاندر هوسش عمر به پایان برسید سوگند به آن فتنه که چشمش گویند و آنگاه قسم به آن هلال شب عید سوگند به آن لعل لب و مایه جان هر کس که بدبدش لب حسرت بگزید سوگند به آن طره پرتاب و شکن سوگند به آن غره میمون و سعید خالد ز غمت گشته چنان زار و نزار این بیت نکو صادق حالش گردید تصحیف برادر پدر همدم اوست تا بر رخ تو برادر مادر دید مولانا خالد نقشبندی : غزلیات : غزل شماره ۲۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/626027