دست بر زخم من فلک نگشاد تا درین سمج بی درم نه ببافت کس چو من گوهری به نظم نسفت کس چو من حله ز نثر نبافت از چنین کارهای بی ترتیب دل من خون شد و جگر بشکافت سخن خوب و نغز طوطی گفت خلعت و طوق مشک فاخته یافت دل به تیر عنا نباید خست جان به تف بلا نباید تافت نه سهی سرو گشت هر چه دمید نه غنیمت گرفت هر که شتافت مسعود سعد سلمان : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۱۱ - ناله از روزگار گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/63875