از دگر سو علی به نغمه نای دل برانگیزد ای شگفت ز جای دارد از جنس جنس دمدمه ها آرد از نوع نوع زمزمه ها می زند نای و تنگ می جوشد به هوا روی عقل می پوشد با دل خویشتن همی گوید که غم از جان من چه می جوید عشق و رنج محمد نایی مر مرا گشت اینت رسوایی چه زند آخر او را که من نزنم اگر او هست مرد من نه زنم دل چرا بیهده دژم دارم نه ز کس دستگاه کم دارم من به خانه چرا نه بنشینم توبه با صلاح بگزینم کار بی ورز و بی وبال کنم کسب خویش از ره حلال کنم که اگر سیم ها به سود دهم نعمتی زین طریق زود نهم باطن این گوید و به ظاهر باز صد تضرع فزون کند ز آغاز آنکه در حکم او بود شب و روز برفشاند به روی گنبد گوز آب بی روی وی نیارد خورد پیش او هیچ از این نیارد کرد مسعود سعد سلمان : دیوان اشعار : مثنویات : شمارهٔ ۱۶ - صفت علی نایی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64024