طعنه زنی که یار کنم دیگر طعنه مزن که من نکنم باور تو جان و دل ز بهر مرا خواهی من از دل تو آگهم ای دلبر جان و جهان من به تو خوش باشد ای روی تو ز جان و جهان خوشتر ای طیره گشته از رخ تو لاله وی شرم خورده از لب تو شکر شاد آن زمان شوم که تو را بینم تابان چو ماه و نازان چون عرعر بگشایی آن دو بسد پر لؤلؤ بفشانی آن دو چنبر پر عنبر گاهی ربایم از لب تو بوسه گاهی ستانم از کف تو ساغر مسعود سعد سلمان : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64039