نقاب سنبل تر برشکن تجلّی را بسوز زآتش عارض حجاب تقوی را به باد رایحه ی زلف عنبرین برده هزار دفتر تعلیم و درس و فتوی را تسلی دل عاشق به جز جمال تو نیست جمال خویش برو جلوه ده تسلی را لبت خلاصه ی انفاس عیسوی دارد دمی به ما بنما معجزات عیسی را دوای دیده ی من کن ز سرمه ی قدمت که آن غبار به از توتیاست اعمی را به هر چه حکم کنی بر سرم خریدارم مطیع رای توام همچو بنده مولی را ز بهر شورش مجنون صبا پریشان کن شکنج طرّه ی آشفته‌کار لیلی را ز نقش خامه صورت نگار ابن حسام برند اهل حقایق رموز معنی را صفای عالم باقی کسی به دست آرد که پشت پای زند زخرافات دنیی را ابن حسام خوسفی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64592