جز خم زلفت دلم پناه ندارد جانب دلها چرا نگاه ندارد کیست که از تاب آن دو سنبلمشکین همچو بنفشه قد دوتاه ندارد مردمی کن که پیش چشم سیاهت خانه ی مردم چنین سیاه ندارد سینه ی چون مجمرم ز آتش هجران جز نفس گرم من گواه ندارد نامه ی دردم به دست باد سپردم لیک صبا بر در تو راه ندارد دل به سوی میکده پناه ازآن برد بیش سر درس خانقاه ندارد ز ابن حسام از چه روی زلف تو پیچید داغ تو دارد جزین گناه ندارد ابن حسام خوسفی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64662