قول مطرب دل من دوش به راهی زد و برد چشمش آرام دل من به نگاهی زد و برد غمزه ی دوست به یغمای دلم تیزی داشت وه که بر مخزن دل خانه سیاهی زد و برد هرغباری که بر آیینه ی دل بود مرا ای عجب صیقلی عشق به آهی زد و برد خیل غم داشت کمین بر دل من باز ببین که برین قلب شکسته چه سپاهی زد و برد سایه ی سرو قدمت برسر ما باقی باد که به باغ آمد و بر برگ گیاهی زد و برد ابن حسام خوسفی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64666