زیاده می کند آن چشم پرخمار خمار ز دل همی برد آن زلف بی قرار قرار بخست غمزه ی تیز تو خانه ی چشمم که گفت دیده ی اهل نظر به خار بخار چنان بسوخت شرار غم تو خرمن دل که می رسد به دماغم از آن شرار شرار در انتظار مداوم به وعده ی فردا که نیست ممکن ازین چرخ بی مدار مدار بپوش روی که صورت نگار چین ببرد نمونه ای که نگارند از آن کنار کنار به باغ مزرعه ی پاک سینه ابن حسام چو هست تخم محبت ترا،بکار بکار ابن حسام خوسفی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64672