حریف دلکش خوش طبع و ساقی گلرنگ شراب و شاهد و شمع و شب و چغانه و چنگ هوای معتدل نو بهار و موصم گل طراوت چمن دلفریب و دلبر شنگ نوای نغمه ی عشّاق و ساز پرده ی راست مده به رغم مخالف چو می توان از چنگ به صلح کوش که با روزگار عربده جوی بسی به عربده رفتیم و بر نیامد جنگ دلم چو شیشه شد و روزگار سنگین دل کدام شیشه که نشکست روزگار به سنگ غمت که جای نمی یافت در جهان فراخ چگونه جای دهم در فضای سینه ی تنگ گر آه غالیه گونم در آسمان گیرد عذار آیینه ی اختران بگیرد زنگ به وصل خویش برآر آرزوی ابن حسام شتاب عمر گرانمایه بین چه جای درنگ ابن حسام خوسفی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۱۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64706