دهانش آرزوی تنگدستان عذارش قبله آتش پرستان بجای پسته و شکر تمامست دهان ساقی و لب نقل مستان ز دیوان کمال از غایت لطف بدست آوردم این معنی بدستان دهانش هست میگویند آن نیست میانش نیست ، می گویند و هست آن دل ابن حسام آن غمزه گر خست کدامین دل که آن غمزه نخست آن ابن حسام خوسفی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۵۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/64739