رفت آن کم بر تو آبی بود یا سلام مرا جوابی بود از سر ناز و از سرکشی هر نفس با منت عتایی بود در کف من ز دست ساقی وصل هر زمان ساغر شرابی بود وعدهای خوشم همی دادی آن همه وعدها سرابی بود روزگار وصال جمله گذشت گوی آن روزگار خوابی بود رشیدالدین وطواط : غزلیات : شمارهٔ ۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/65474