جامی اطناب در سخن نه سزاست قصه کوتاه کن که وقت دعاست نه دعایی که شاعرانه بود از ره صدق بر کرانه بود خواهی آنها ز ایزد متعال که بود در قیاس عقل محال یا بود ز آرزوی نفسانی مقتصر بر زخارف فانی بل دعای قرین صدق و صفا مشتمل بر مصالح دو سرا هم در او جاه و حشمت دنیا هم در او عز و دولت عقبا سر نهی بر زمین عجز و نیاز کای خدا کار او به لطف بساز عدل را در دلش چنان جا کن که نراند برون ز عدل سخن شرع را پیشوای حکمش دار حکم او را ز شرع ساز مدار هر چه باشد ز عدل و شرع برون مده او را بر آن قرار و سکون تا بود در جهان بقا امکان باقیش دار شاه و شاه نشان دولتش را درین سرای امید ساز تخم سعادت جاوید مقبلی کش به خیر راهنماست و او خود اندر زمانه بی همتاست در پناهش پناه عالم باد بالنبی و آله الامجاد جامی : هفت اورنگ : سلسلةالذهب : دفتر اول : بخش ۱۵ - قطع اطناب اطناب و ختم بر دعای استجابت ماب گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/65500