چون رسید از خدا کتاب و رسول آن برد پیشرفت وین به قبول نزدند از سر فساد و غلو کافران جز در عناد و عتو و لقد جائهم من الانباء کذبوها و صدقوا الاهواء نیست گفتند صدق این روشن پیش ما ان نظن الا الظن هست اساطیر اولین به یقین بلکه افک قدیم و سحر مبین مؤمنان کرده در پیمبر روی هم سمعنا و هم اطعنا گوی به همه گفته هاش گرویده حکم هایش همه پسندیده آمنوا نقش لوح خاطرشان عملوا الصالحات ظاهرشان کرده ز آتواالزکاة سرمایه وز اقیمواالصلاة پیرایه توسن نفس را گرفته لگام وز اتمواالصیام ساخته دام کرده طی وادی لعل و لیت گشته جازم به عزم حج البیت حرکات همه موافق نقل سکنات همه مطابق عقل دایما فی السکون و الحرکه کرده اخلاق نیک را ملکه روز حشر از رسوخ آن ملکات همه خیرات دیده و برکات درجات بهشت و حور قصور شربت زنجبیل یا کافور طلح و سدر منضد و مخضود ماء مسکوب و سایه ممدود آن فرش وان نمارق و اکواب وان سرر وان کواعب اتراب فاکهات کثیر نامقطوع که نباشد ز مستحق ممنوع وان معد کرده چیزهای دگر که نکرده گذر به قلب بشر همچنین کل ما ینافیها از درکهای نار و مافیها همه اخلاق بوده و احوال اثر فعل صادر از عمال کرده آن را خدای عز و جل در سرای دگر جزای عمل بوده اینجا معانی پنهان گشته آنجا ز جمله اعیان بوده اینجا عوارض زایل گشته آنجا جواهر کامل داری اینجاش سنگریزه گمان یابی آنجاش لؤلؤ و مرجان اندر این نشئه سنگ خرد و خسیس واندر آن گوهر بزرگ نفیس این بود حال کافر و مسلم که درین تنگ موطن مظلم جامی : هفت اورنگ : سلسلةالذهب : دفتر اول : بخش ۱۲۵ - در بیان آنکه نسبت حال مؤمنان و کافران با انبیا علیهم السلام همچون نسبت حال سپاه اسکندر است با اسکندر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/65610