هر که را عقل خرده بین باشد پیش وی این سخن یقین باشد کاسمان و زمین و هر چه در او باشد از جسم و جان چه کهنه چه نو نیست آن را ز صانعی چاره که بود فیض بخش همواره خانه بی صنع خانه ساز که دید نقش بی دست خامه زن که شنید هر چه آورده سوی هستی پی یافته هستی و بقا از وی نه عرض ذات او و نی جوهر هر چه بندی خیال ازان برتر همه محتاج او نشیب و فراز و او مبرا ز احتیاج و نیاز اول او بود و کاینات نبود یافت زو جمله کاینات وجود آخر او ماند و نماند کس کنه او را جز او نداند کس از همه در صفات و ذات جدا لیس شی ء کمثله ابدا جامی : هفت اورنگ : سلسلةالذهب : اعتقادنامه : بخش ۲ - فی وجوده سبحانه و تعالی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/65664