جان بابا، هر شب این دیوانه دل با من شوریده سر در گفت و گوست کز چه دارد، مرد عامی حق رأی لیک زن با صد هنر محروم از اوست مرد و زن را در طبیعت فرق نیست فرق شان در علم و فضل و خلق و خوست مرد نادان در شمار چارپاست مغز خالی کم بهاتر از کدوست بانوی عالم به از بی مایه مرد «دشمن دانا به از نادان دوست » خار و خس را، چون در این گلشن بهاست گل چرا بی قدر با صدرنگ و بوست از چه حق رأی دادن نیستش آن که، جان را گر بگیرد حق اوست رهی معیری : چند قطعه : حق رأی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68322