نمی توان به جفا قطع دوستداری ما که از جفای تو بیش است با تو یاری ما بسی چو ابر بهاران گریستیم و هنوز گلی نرست ز باغ امیدواری ما به چشم چون تو عزیزی شدیم خوار ولی ز عزت دگران بهترست خواری ما غبار کوی تو ما را ز چهره دور مباد که با تو می کند اظهار خاکساری ما ز حال زار هلالی شبی که یاد کنم فلک به ناله درآید ز آه و زاری ما هلالی جغتایی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68388