گل رویت عرق کرد از می ناب ز شبنم تازه شد گل برگ سیراب به ناز آن چشم را از خواب مگشای همان بهتر که باشد فتنه در خواب تعالی الله! چه حسنست اینکه هر روز دهد سر پنجه ی خورشید را تاب؟ ز پا افتادم، آخر دست من گیر همین گویم: مرا دریاب، دریاب چو در سر میل ابروی تو دارم سر ما کی فرود آید به محراب؟ بهاران از در می خانه مگذر عجب فصلیست، جهد کرده دریاب هلالی، می به روی ماه رویان خوش آید، خاصه در شب های مهتاب هلالی جغتایی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68393