راه وفا پیش گیر، کان ز جفا خوش ترست گر چه جفایت خوشست، لیک وفا خوش ترست روی چو گل برگ تو از همه گلها فزون کوی چو گلزار تو از همه جا خوش ترست هجر بتان ناخوشست، سرزنش خلق نیز دیدن روی رقیب از همه ناخوش ترست بارخش، ای نقش بند، دعوی صورت مکن صنعت خود را مبین، صنع خدا خوش ترست کاش به راهت سرم سوده شود همچو خاک زانکه چو من عاشقی بی سر و پا خوشترست محتسب، از نقل و می منع هلالی مکن کز ورع و زهد تو شیوه ی ما خوش ترست هلالی جغتایی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68417