من با تو یک دلم، سخن و قول من یکیست اینست قول من که شنیدی، سخن یکیست بگداختم، چنان که اگر سر برم به جیب کس پی نمی برد که درین پیرهن یکیست خواهم به صد هزار زبان وصف او کنم لیکن مقصرم، که زبان در دهن یکیست ماه مرا به زهره جبینان چه نسبتست؟ ایشان چو انجمند و مه انجمن یکیست صد بار از تو شوکت خوبان شکست یافت خسرو هزار خسرو لشکر شکن یکیست بر خاستست نقش دویی از میان ما ما از کمال عشق دو جانیم و تن یکیست در درگهت رقیب و هلالی برابرند طوطی درین دیار چرا با زغن یکیست؟ هلالی جغتایی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68429