ظاهر نکنم پیش رقیبان الم دل با مردم بی غم نتوان گفت غم دل جا کن بدل و دیده، که غیر از تو نشاید سلطان سراپرده چشم و حرم دل ای صبر، کجایی؟ که ز حد میگذرد باز بر دل ستم آن مه و بر من ستم دل پای دلم افگار شد از خار ره عشق ای کاش! درین ره نرسیدی قدم دل در عشق تو رسوای جهانست هلالی گاه از غم بسیار و گه از صبر کم دل هلالی جغتایی : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۲۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68576