ای تیر غمت را دل عشاق نشانه خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه که معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که ترا می طلبم خانه به خانه هر کس به زبانی صفت مدح تو گوید مطرب به سرود نی و بلبل به ترانه حاجی بره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی جوید و من صاحب خانه مقصود من از کعبه و بت خانه تویی، تو مقصود تویی کعبه و بت خانه بهانه چون در همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه نیم من، که روم خانه به خانه افسون دل افسانه عشقست وگر نی باقی به جمالت که فسونست و فسانه تقصیر هلالی به امید کرم تست یعنی که گنه را به ازین نیست بهانه هلالی جغتایی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۷۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/68726