عقل نه این دید نه آن باز گفت عشق به من نام و نشان باز گفت آن چه بدیدم نتوان بازدید وآن چه شنیدم نتوان باز گفت عشق فراگوش دلم برد سر گر سخنی داشت نهان باز گفت چشم نظر کرد و پذیرفت دل سامعه بشنید و زبان باز گفت گر ننهی با دگران در میان سر نهان خانه ی جان باز گفت می شنوی راست نزاری نخست راز ندانست از آن باز گفت حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۳۵۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/70586