خانۀ تست بخفت ار سرِ خوابت دارد تا که را زهره و یارا که عذابت دارد گر شرابت کم و بیش است به ساقی فرمای جامکی تا به مرادِ تو شرابت دارد و گرت مصلحتی نیست کسی مانع نیست اختیارِ همه کنکاج صوابت دارد به اجازت جگری دارم و گرم است تنور رد مکن گر هوسِ بویِ کبابت دارد چه شود بنده نوازی کن و ساکن بنشین امشبی گر سرِ این کُنجِ خرابت دارد آبِ انگور مگر در سرت افکند آتش زان چنین بر زبرِ آتش و آبت دارد وقتِ رفتن نرسیده ست و چنان مست نیی آخر ای جانِ نزاری چه شتابت دارد حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۴۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/70642