محققان که ز خُم‌خانه ی ازل مست‌اند نخست نیست بباشند و بعد از آن هستند روندگان حقایق برسته‌اند از خود که هم ز گام نخستین به دوست پیوستند ز پا فرو ننشینیم تا به دست آریم بسا که بیهده برخاستند و بنشستند به میوه زان نرسیده دست بدبختان که شاخ نیک بلند ست و عاجزان پست‌اند گره از آن نگشادند باز از این رشته که هر گروه دگر صورتی دگر بستند سر مقام نداریم و فارغیم ز گنج بسی چو ما ز چنین کُنج ها برون جستند به نزد ما چه خطا توبه‌ء مزلزل را هزار توبه محکم درست بشکستند بیا به کوی خرابات عارفان را بین به می نشسته و هر یک دو جام بر دست اند شراب شوق بخورند و مست لایعقل چنان شدند که از هر دو کون وارستند نزاریا ببُر از خود که بت پرستیدن به مذهب من از آن به که خویش بپرستند حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۵۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/70760