درونِ سینه یی دارم پر آتش دلی از آتشی چون آبِ رز خوش به هم اضداد را چون ممتزج کرد تعالی الله به یک جا آب و آتش عجب خاصیّتی دارد از اوّل بود بیگانه امّا آشنا وش به آخر می کند اضداد را جمع اگرچه ز ابتدا دارد مشوّش به وجهِ می گرو کن هر چه داری کلاه و موزه و قربان و ترکش همه جز دوست کّلِ آفرینش حجابِ تست باید کرد ترکش من و یک هم نفس کوهست و من نه زمین گو هفت می باش و جهت شش هوایِ حرص و آز الحمدلله نزاری را ندارد در کشاکش حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۶۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/70916