ما ساغر الست به رغبت کشیده‌ایم قالوابلی به گوشِ ارادت شنیده‌ایم گر مستی کنیم ز بی طاقتی رواست کآن روز کاسه هایِ لبالب کشیده‌ایم نه نه قدح کشان دگران اند ما نه‌ایم ما جرعه یی ز جرعه ی ایشان چشیده‌ایم دیرست تا نهالِ مودّت به مهرِ دل بر جویْ بارِ روضه ی جان پروده‌ایم در پیشِ شش جهات به کاوینِ هر دوکون خود را ز پیرِ زال جهان واخریده‌ایم بر دل ز بارِ فاقه نداریم هیچ بار زیرا که ما سرِ طمع اول بریده‌ایم با کاورانیانِ مجرّد مصاحبیم افلاس و فقر و فاقه از آن برگزیده‌ایم بی‌پای رهسپرده و بی نطق گفته‌ایم بی سامعه شنیده و بی دیده دیده‌ایم یک هفته یی تعهدِ ما کن نزاریا ما را عزیز دار که مهمن رسیده‌ایم حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۹۰۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/71137