می‌خواره و می‌پرست ماییم می در سر و می به دست ماییم در حلقه‌ی نیستان کسانی گر نیست شدند هست ماییم آن‌ها که گهی چو انگبین‌اند گه تلخ‌تر از کبست، ماییم در کوی ملایک مقرّب هم‌خانه و هم‌نشست ماییم آن کس که ز کفر و دین به یک‌بار شد فارغ و برشکست ماییم از ننگ قبول و ردّ عامه گر طابفه‌ای برست ماییم هر کس ز شراب مایه‌ای مست مستان می الست ماییم قومی که به نیش طعنه دل‌شان هر لحظه یکی بخست ماییم افسرده چه می‌کند ملامت آخر ز می‌ای که مست ماییم حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۹۳۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/71170