عاقله‌ی عقل چیست مظلمه‌ی مرد و زن هم نفسِ عشق باش بیش دگر دم مزن یک سخن ار بشنوی با تو بگویم درست گر دمِ ما می‌زنی بر شکن از خویشتن آنچه تو گویی محال و آن چه تو بینی خیال شرک نباشد روا در صفت ذوالمنن سوزن و جیبِ مسیح هست مثال صحیح نتوان معراج کرد با دل و جان و بدن خضرِ رهم باز داد بر لبِ آبِ حیات زنده‌ی عشقم کنون فارغم از جان و تن طالبِ‌نوحِ نجی باش ز بهرِ نجات هر چه به کشتی رسی باز به دریا فکن هر چه بماند ز تو نام و نشان جزو و کلّ صورِ انا الحق بدم نوبتِ وحدت بزن گر به ثباتِ‌نخست داری عزمِ‌درست دنیی و دین مرد وار هر دو به هم در فکن پیشِ نزاری مزن لافِ رسیدن به دوست تا نرسی نیستی محرمِ سرّ و علن پیش مکن همچو قَز جهلِ طبیعی حجاب هرزه مشو در کفن فضله به خود بر متن حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۹۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/71219