چون دستور از ملک زاده فیضِ فتح الباب بیان بدید و فصل‌الخطابِ کلامِ او بشنید، دانست که ترازوی امتحان یُکرَمُ الرَّجُلُ اَویُهانُ زبانهٔ رجحان سوی ملک‌زاده خواهد گردانید، زبانهٔ از آتشِ عذاب درونش بر عذبهٔ زبان زد و گفت: ملک‌زاده مغالبت در سخن بمبالغت رسانید و مکاشحت او بمکافحت انجامید و پندارد که سبب اغماض بر عثراتِ مهذراتِ او مهارت هنر و غزارتِ دانش اوست، بلک شکوه و حشمت شهریار و اجتناب از مواقع سوء الادب مهر خاموشی بر زبان می‌نهد و گفته‌اند: قوی حالی که جرأتش نیست و خوب‌روئی که ملاحت ندارد و شجاعی که با خصم نیاویزد و توانگری که جود نورزد و دانائی که مقام تحرّز نشناسد و صاحب نسبی که بحسب فرهنگ آراسته نباشد، بهیچ کار نیاید. فَأَخلاقُهُم بِالمُخزِیَاتِ رَهائِنٌ وَ اَعرَاضُهُم لِلمُردیاتِ حَصائِدُ تَقَهقَرُ عَن نَیلِ المَعالِی خُطَاهُمُ فَسِیَّانِ سَاعٍ لِلمَعالِی وَ قَاعِدُ سعدالدین وراوینی : مرزبان‌نامه : باب اول : خطاب دستور با ملک زاده گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/71249