خبر گل بچمن می آرند مژده جان وی تن می آرند نقش بندان ربیعی آبی با رخ کار چمن می آرند نفس باد صبا پنداری کاروانی ز ختن می آرند آبها هر نفس از باد صبا در رخ از ناز شکن می آرند جام لاله ز دل سنگ برون من ندانم بچه فن می آرند غنچگان از سبب کم عمری همه سر زیر کفن می آرند نرگسان رغم مه و پروین را شکلی از ماه و پرن می آرند لاله جامیست که گویی دروی دردی از اوّل دن می آرند نو حریفان ربیعی بر دی ز نخ از برگ سمن می آرند گل و نرگس چو من از یاد کسی آب در چشم و دهن می آرند کمال‌الدین اسماعیل : غزلیات : شمارهٔ ۸۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/71650