زان پس که هزار غصّه خورم
در بندگیت سه سال آزاد
گفتم شودم جرایت افزون
چون هر کس را زیادتی داد
افزون نشد این و آنچه خود بود
یکبارگی از قلم بیفتاد
از صورت حال خود برین شکل
دانی که چه آیدم همی یاد
خر رفت که آورد سرویی
ناورد سرو و گوش بنهاد
کمالالدین اسماعیل : قطعات : قطعات : شمارهٔ ۸۱ - ایضا؛ له
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/72877