در مدح تو اگر چه مجالی فسیح بود وین بنده را زبان عبارت فصیح بود چندان که خواستم که کنم نظم مدحتی نه معنی غریب و نه لفظی ملیح بود چون بادپای خوشرو اندیشه گرم کرد از عجز درسر آمد و عیبی قبیح بود گفتی قلم شدست مرا دست با قلم وین از کسل نبود که عجز صریح بود بسیار گرد طبع پریشان برآمدم نه پاسخی بجای و نه عذری صحیح بود تا عاقبت زعقل شنیدم که موجبش این بود و بس که قدر تو بیش از مدیح بود کمال‌الدین اسماعیل : قطعات : شمارهٔ ۱۶۶ - وله ایضا گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/72962