بجز از غصّه های مشکل من چیست از روزگار حاصل من؟ نیک سرگشته ام نمی دانم که جهان ناخوشست یا دل من حالی از خون دل نمی گویی شد سرشته ز خون دل گل من جان ستاند سپهر و عشوه دهد نیست انصاف با معامل من وه که چون در مقام اندیشه می چکد خون ز حال مشکل من ز آنهمه رنجهای بی ثمرت و آن همه سعی های باطل من گر جهان منزل طرب گردد سر کوی غمست منزل من کمال‌الدین اسماعیل : قطعات : شمارهٔ ۲۷۶ - وله ایضا گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/73072