یکی بود در شهرِتون پیش ازین که از صحبتش خلق بودی حزین نبودی دمی بی‌حریف و شراب حریفان و لیکن ازو در عذاب عجب عادتی خوی بی‌چاره بود نه گه‌گاه بودی که همواره بود ز مجلس به هر چاره و حیلتی نرفتی برون تا نخوردی لتی چو دستش فرو کوفتندی و سخت سویِ خانه رفتی سراسیمه بخت حکیم نزاری : دستورنامه : بخش ۱۹ - حکایت گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/73720